داستان هایی از زندگی شهید سید حسن مدرس
«چای خوش عطر پیرمرد»، داستان هایی کوتاه از زندگی مبارز مجاهد شهید سیدحسن مدرس است که به قلم سیدسعید هاشمی منتشر شده است.
مدرس، از جمله شخصیت هایی است که با وجود تاثیر بسیارش بر جریان های انقلابی پس از خود، آن چنان که باید، به آن پرداخته نشده است. مدرسی که هیچ گاه در مقابل ظلم سر خم نکرد و تا پای جان، به خاطر آرمان های خود ایستاد و ایستاده نیز به شهادت رسید.
در قسمتی از این کتاب، می خوانیم:
یکی از وکلا که کنار وثوق الدوله ایستاده بود، با فریاد به مدرّس گفت: «آقای مدرّس! شما به ملت خیانت می کنید. کجای این قرارداد به ضرر ملت بود. شما هیچی از سیاست سرتان نمی شود.»مدرّس عصبانی شد سرپا ایستاد. عبایش روی صندلی افتاده بود: «بله آقا! من فقط یک آخوندم. هیچ وقت هم ادعا نکردم از سیاست سر درمی آورم.
من چیزی از سیاست نمی دانم، اما می دانم وقتی انگلیسی ها بخواهند استقلال ما را به رسمیت بشناسند، ما باید فاتحه خودمان را بخوانیم.»
مدرس، از جمله شخصیت هایی است که با وجود تاثیر بسیارش بر جریان های انقلابی پس از خود، آن چنان که باید، به آن پرداخته نشده است. مدرسی که هیچ گاه در مقابل ظلم سر خم نکرد و تا پای جان، به خاطر آرمان های خود ایستاد و ایستاده نیز به شهادت رسید.
در قسمتی از این کتاب، می خوانیم:
یکی از وکلا که کنار وثوق الدوله ایستاده بود، با فریاد به مدرّس گفت: «آقای مدرّس! شما به ملت خیانت می کنید. کجای این قرارداد به ضرر ملت بود. شما هیچی از سیاست سرتان نمی شود.»مدرّس عصبانی شد سرپا ایستاد. عبایش روی صندلی افتاده بود: «بله آقا! من فقط یک آخوندم. هیچ وقت هم ادعا نکردم از سیاست سر درمی آورم.
من چیزی از سیاست نمی دانم، اما می دانم وقتی انگلیسی ها بخواهند استقلال ما را به رسمیت بشناسند، ما باید فاتحه خودمان را بخوانیم.»
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.