به کوشش محمدعلی اردستانی
و خدا جهان را بر عقل نهاد، و عقل را در آغاز و انجام جهان، به راستی و پاکی و درستی نهاد، و در اذهان، شناخت را بر عقل استوار گردانید، و همه قوه های ادراک را در ذیل عقل گنجانید تا از ترکیب عقل با قوه های ادراکی، قوه شناخت مستقر شد، و شناخت را در درون کائنات، به عقل اذهان سپرد و در تمامیت نظام أحسن به عقل جهان ارجاع داد تا کائنات خردمند و مسئول، از یک سو، در درون نهاد عقلی خویش به نقد و اکتشافات بپردازند و از راه نقد عقل به عقل، قوه شناخت را به کار اندازند تا عقل اذهان از حیث درون استکمال یابد و از دیگر سو، به نظام احسن در خارج اذهان راه یابند و عقل آنان مسیرهای جهان را بپیماید و عقل جهان را شناسایی کند تا در رفت و برگشت شناخت، بین عقل اذهان و عقل جهان، دانایی ها و داوری ها به سنجش گرفته شوند و سفته گردند. بر این پایه و بدین شیوه، دانایی پدید می آید و عقل شناختاری دانا می شود، نیز بر این پایه و بدین شیوه خردمندی پدید می آید و عقل انگیختاری که از قانون اخلاق برانگیخته می شود، به راهنمایی قوه اختیار می پردازد و سرانجام اراده را در راستای دانایی و نیکی، بی هیچ تحمیل دترمینیستی و بی هیچ جبر دینامیکی، به شیوه آزاد و مسئول تعین می دهد. فصل های کتاب عبارتند از: اول: مختصات و احکام شناخت شناسی ـ دوم: ماهیت شناخت ـ سوم: انقسامات شناخت ـ چهارم: عناصر شناخت ـ پنجم: منطق سنجش و اکتشافات ـ ششم: دستگاه دانش در قوه شناخت ـ هفتم: نظریه سنجش گرانه اکتشافی شناخت ـ هشتم: تحلیل نظریه شناخت ترانسندنتال کانت و نقد آن بر پایه نظریه سنجش گرانه اکتشافی شناخت ـ نهم: تمایز نهادینه نظریه سنجش گرانه اکتشافی شناخت از نظریه شناخت ترانسندنتال کانت ـ دهم: تمایز نهادینه نظریه سنجش گرانه اکتشافی شناخت از نظریه های فلسفه پس از کانت.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.