ادّعایی نداشت.خیلی ساده زندگی می کرد.با همه ی مردم صمیمی بود.بسیاری از نزدیک ترین دوستانش نیز از کرامات و معنویات او خبر نداشتند.نمی دانستند که این خیاط بی ادعا یک عارف بزرگ و صاحب کرامت است.نه کلاه متفاوتی بر سر می گذاشت و نه تکیه کلام های عارفانه به خورد مردم می داد.راه رفتن و غذا خوردن و نگاه کردنش هم کاملا عادی بود.بزرگ ترین نشانه ی عرفان رجبعلی نیز همین بود.هیچگاه از راه شرع،قدم بیرون نگذاشت و به جلوه گری و ریا کاری روی نیاورد.خیاط مهربان خیاط مولوی یکپارچه اخلاص بود. کتاب شیخ رجبعلی خیاط یک بار دیگر حکایت آن بزرگوار را ورق می زند و در قالبی جدید به مروز خاطرات آن بزرگ مرد می پردازد.
علي رغم همهی تلاشهای جبههیكفر برای ويران ساختن حیات معنوي بشر، نياز به معنويت روز به روز بيشتر ميشود و تشنگان زلال معارف آسماني، روز به روز افزون ميگردند. غلبه برخي از مظاهر شيطاني در جهان معاصر نباید ما را بفریبد و چنين بپنداريم كه دين و معنويت، ديگر خواهاني ندارند؛ حتّي در سرزمينيهايي كه شيطان همهي نظام فرهنگي و اقتصاديشان را تسخير كرده نيز، مردم به شدّت جوياي حقيقت و معنويتاند و از هر اثری كه پيامي از آسمان را به آنان برساند به شدّت استقبال ميكنند.يكي از بهترين راهها براي گسترش مسائل معنوی و عرفاني، معرفي شخصيتهاي بزرگ اين ميدان است. مطالعهي زندگي عارفان دلسوخته و زاهدان دلبريده از دنيا همواره براي راهيان كوي دوست جذّاب و دلنشين بوده است. با مطالعهي سرگذشت اين بزرگواران و حكايتهاي درسآموز اين عزيزان، شعلهي معنويت در جان آدمي زبانه ميكشد و براي رسيدن به قلّههاي پاكي و ايمان، انگيزهی انسان صد چندان ميگردد. متأسفانه در روزگار ما گاه به جاي معرفی شخصيتهاي ممتاز معنوي، برخي به شخصيتسازيهاي كاذب روي آوردهاند. آفت و آسیب اين گونه شخصيتسازيها بيش از آثار به ظاهر سازندة آن ميباشد، نبايد دربارهی افراد – حتّي شخصيتهاي بزرگ و نامآور- مبالغه كرد و تصويری غير واقعي از آنان ارائه داد. مخاطب نبايد احساس كند كه رسيدن به مقامات معنوي برايش ممكن نيست و افرادي كه به چنين مقامهايي نایل گشتهاند از توان و بضاعت ويژهاي برخوردار بودهاند.نبايد زندگي بزرگان را به گونهاي گزارش كنيم كه امكان الگوگيري از آنان براي مردم ميسّر نگردد.بيشك در دوران معاصر يكي از شخصيتهايي كه حكايات زندگي او تأثير بسياري بر مردم كشور ما داشته، مرحوم رجبعلي خياط است. آن خياط پارسا كه در جنوب شهر زندگي ميكرد، چنان عرفان ناب ديني را در زندگي عادي خود به نمايش گذاشت كه صدها هزار قافله دل را شيفتهی عرفان ساخت و سير و سلوك حقيقي را در دسترس مردم كوچه و بازار قرار داد. او بدون تظاهر به عرفان و به دور از ظاهرسازيهاي رايج عارفنمايان، شيريني عرفان را به ديگران چشاند و مردم را با لذّت اُنس با خدا آشنا كرد. گفتني است كه آن بزرگوار نيز از جمله شاگردان آيت الله شاه آبادي بوده است و در مَنِش عرفاني خود كاملاً بر اساس شريعت اسلامي و احكام زندگيساز آن رفتار ميكرده است. دربارهی مرحوم شيخ رجبعلي خياط آثار گوناگوني نوشته شده؛ امّا كتابي که پیش روی شماست با نگاهي متفاوت تهيه گشته است. توجّه اصلي اين کتاب بر نکات درسآموز و زندگيساز آن عزيز بوده است. حكايتها به گونهاي بازنويسي شدهاند كه بيش از آن كه شخص شيخ رجبعلي خياط مورد توجّه قرار گيرد، شخصيّت اخلاقي – عرفاني او ديده شود. مخاطب پس از مطالعهی هر حكايت در فكر فرو ميرود و نسبتِ خود را با موضوع آن حكايت بررسي مينمايد. از اين رو مجموعهي حاضر را ميتوان يك دوره، درس اخلاق نيز تلقّي كرد. درس اخلاقي كه در بستر ارائه يك الگوي عملی عرضه شده است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.