این داستان، به مشکلات تحصیل در کشور و انگیزه های مهاجرات دانشجویان از ایران پرداخته است.
این داستان، به مشکلات تحصیل در کشور و انگیزه های مهاجرات دانشجویان از ایران پرداخته است. نویسنده تلاش کرده است با به تصویر کشیدن توان مندی های جامعه ایرانی برای کار و پیشرفت و نیز جاذبه های غرب برای تحصیل و کار، علت ماندن یا رفتن دانشجویان را توجیح کند… میثم، شخصیت اول داستان، دانشجوی نخبه ایرانی است که از طرف دانشگاه های اروپایی دعوت به همکاری می شود. این در حالیست که میثم در فرصت مطالعاتی توانمندی ها و امکانات اتریش را لمس کرده است…،در این میان میثم درگیر ابراز علاقه های افراطی یکی از هم دانشگاهی هایش به نام سوسن می شود. چیزی که درگیرش کرده است و در نهایت…در بخشی از کتاب درباره لحظه ورود میثم به اتریش می خوانیم:هواپیمایم که در فرودگاه وین نشست، یک لحظه حس کردم فرصت هایم جمع شدند دورم و همه جا شد، پنجره ای که در یک دنیای متفاوت برایم باز شده است. پنجره ای که تمام زوایای شهر وین را نشان می داد. اولینش هم نظم زمان بود. برای امثال من که دوست داریم از هر ثانیه، یک برداشت داشته باشیم این منظم بودنِ همه چیز، یک دریچه بود به سمت پیشرفتی که آرزویمان بود. زیبایی خیابان ها و ساختمان ها و هسته سکوت مدارانه شهری که در وین جریان داشت چشم پر کن بود…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.