کتاب حاضر، ورود امام رضا (ع) به نیشابور را با بیانی دلنشین روایت می کند.
شکوریان فرد در این کتاب از منابع مختلفی مانن عیون اخبار الرضا، مستدرک الوسائل، بحار الانوار، وسائل الشیعه و…. استفاده کرده است تا روایات و احادیثی را که مربوط به این امام رئوف است برای دوستداران و عاشقان حضرت، گردآوری کند. در انتهای هر روایت نیز نویسنده برداشت و حال عرفانی خود از آن را با خواننده قسمت کرده است.
خواندن کتاب امام رئوف را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
دوستداران و عاشقان امام هشتم، علی بن موس الرضا (ع).
بخشی از کتاب امام رئوف
در خانهٔ امام، دور امام نشسته بودند. هرکس، هر سؤالی داشت میپرسید و امام جواب میداد.
مردی به جمع اضافه شد. کمی که گذشت عرض کرد:
– یابن رسولالله، من تازه حج بودم. پولهایم را گم کردهام، مبلغی به من کمک کنید، وقتی رسیدم به خراسان از جانب شما صدقه میدهم.
امام فرمود: چند لحظه بنشین.
جمعیت دور امام کمکم رفتند و خلوت شد. امام برخاستند و درون خانه رفتند. چند لحظه بعد
از پشت در
دست امام بیرون آمد و صدا زد:
– ای خراسانی، بیا و این مقدار را بگیر. خرج کن، لازم هم نیست از طرف من صدقه بدهی.
مرد گرفت و دعاگویان رفت.
از امام علت کارش را پرسیدند، فرمود: دوست نداشتم کوچک شدن و خواری را در چهرهٔ او ببینم.
کافی، ج ۴، ص ۲۴.
***
بخشش درختی است در بهشت،
شاخههای آن در دنیاست.
هرکس به شاخهای از آن چنگ بزند، ساکن بهشت میشود.
عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۶۶۸.
خدایا!
بهخاطر علی بنموسی الرضا ما را ببخش!
کمکمان کن به دامان او چنگ بزنیم!
و در جوارش ساکن بهشت باشیم.
خدایا خواری و ذلت گناه را از ما دور کن،
امامِ ما دوست ندارد چهرهٔ ما را سیاه و شرمنده ببیند.
یا ارحم الراحمین… استغفرک استغفار توبه… استغفرک استغفار حیا…
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.